تولد پسر خاله مهدی جون
سلام به همه کسم و همه وجودم
چطوری پسری .خوبی
دیروز خاله لیلا تلفن کرد ما رو به تولد مهدی جون دعوت کرد چون ماه صفر نه می شه شعری گذاشت و نه دستی به خاطر همین ساعت 4 بود بابا حسین منو و تو برد خونه خاله .اول یه خورده غربیگی کردی چون عمه های مهدی جون نمی شناختی کم کم با بچه جور شدی تا اینکه کادئو ها باز کردن خاله پروین برای مهدی جون لباس مرد عنکبوتی گرفتهبود مهدی خودش اول می ترسید ولی ترسش بعد ریخت که کلاه گذاشت رو سرش که یکدفعه با صدای بلند تو من از جام پریدم خیلی ترسیده بودی قربونت برم الهی فدات شم همین شد که دیگه آقای هانی از بغلم پایین نیومد. حتی عکسهایی که ازت گرفتم همش حواست به اینکه نکنه مهدی بیاد طرفت .
یه عکس دسته جمعی روز تولد مهدی جون
از بالا سمت راست دخترها : یلدا -بیتا -حنانه- پریا اونیکه بغل حنانه است معرف حضور هستش آقا هانی هستند.
از سمت چپ پسرها : امیرکیا- پوریا- مهدی- امیرعلی
هانی جون با دختر خاله حنانه
تولدت مبارک جیگر خاله انشاء اله که 120 ساله شی قربونت برم .
اینم مرد عنکبوتی ما .
خوشگل خاله