گفتن یه سری از اسامی
نمی دونم دیگه چی صدا کنم چووووووووووووووووووووووووووووون همه روح منی
ناز گل مامان دیگه داره دایره لغات و کلماتت کامل میشه و از این بابت واقعا خوشحالم.مهمتر از همه گفتن اسم خودته که الان دیگه کامل می گی هانی .
مامان و بابا هم الان کامل ادعا می کنی .
دایی علی : عی
دایی حسین : حس ین
فایزه : اِ
مریم : ایم
مهدی : اهدی
توپ که اول ت ت صدا می کردی الان قشنگ می گی توپ
سوپ : دوپ
پتو : دتو
سیخ : سخ
گل : گلوقتی فوتبالی ببینی درجا می گی گل .
آب : آخ
هر بچه ای که ببینی می گی نی نی
هر پیر مردی رو ببنی بجای آقاجون می گیری و هر مردی که ببینی عمو صدا می کنی حتی اگر ماشین سوار شیم سلام می گی و موقع پیاده شدن حتما بای بای می کنی
مرسی : اسی
سلام : سسسلام اینجوری کش می دی
وقتی هم بهت می گم داری پسر بدی می شی هر جای خونه که باشی سریع می یای و لباتو غنچه می کنی که بوسم بدی و بعد دیگه فراموش بشه
حالا اگر تلفن زنگ بخوره آنی گوشی رو برمی داری اَ و سسسلام اوبی.
حالا نمی دونم چی می خوای بهم بگی همش یه موضوعی را تعریف می کنی بعد دست ها به هم می زنی و خودت هم شروع به خندیدن می کنی منم چون حالیم نمی شه فقط باهاتمی خندم بعد دوباره تکرارش می کنی .فدات بشم الهی
یه مدت آبریزش بینی داری به خاطر همین شبها برات قطره کلرید سدیم می ریزیم با دیدنش مامان عمو یعنی کسی که تو تلویزیونه می گم باشه یک و دو .بعد نوبت بابا بعد نوبت هاپو (یه خرگوش تزینی برای گذاشت قاشق و چنگال دارم ) بعد نوبت بخاریه .بوف بعد که می گم حالا نوبت تو بی درد سر میآیی قطره رو می ریزم .