هانی با چهره جدید و قالب نو
سلام به پسر خودم هانی عسل
دیروز وقت رفتم بردمت آرایشگاه .می خواستم برای جشن مهدی جون ببرمت که وقت ندادن یعنی اون ساعتی که من می گفتم وقتشون پر بود . خلاصه رفتیم منو و تو .خیلی اذیت کردی تا قیچی می خورد به صورتت یا گوشت گریه می کردی از قضا اون روز پسر مدیر آرایشگاه لباس مرد عنکبوتی رو پوشیده بود بدتر تو رو به وحشت انداخته بود گریه می کردی تا اینکه بعد از نیم ساعت موفق شدیم ولی چی تمام منو و خودت شده بودیم پر از مو .
عکسهایی هم از قبل انداخته بودیم زمانی که نوازد بودی هم گرفتم خیلی تپل بودی هانی جون .
ایندفعه هم عکس جدید انداختیم امیدوارم خوب بشه چون اصلا نموندی .
این عکس مال زمانی که برای اولین بار برده بردمت آرایشگاه پنج ماهه بودی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی