تولد بابایی حسین
سلام عزیزم .کوچولوی من که روز به روز این کوچولوی من بزرگ می شه و شیطون تر و خطرناکتر و ......
تولد بابا حسین 4 مهر هستش منتها چون با سالگرد عزیزجون تداخل پیدا می کنه تصمیم گرفتم خیلی فاصله داشته جشنی که می گیرم براش . هر سال یه جشن دو نفر و این دو سال با حضور تو عزیزکم شیطونکم ، سه نفر ی می گرفتم ولی امسال چون زن عمو به جمعمون اضافه شده اونها هم تو جشن ما بودند و خیلی بهمون خوش گذشت بابا حسین واقعا غافلگیر و سوپرایز شد . در حد تیم ملی .
وسایلهای که لازم داشتم کم کم تو طول هفته می خریدم حتی وسایل پذیرایی.
روز چهارشنبه هم رفتم تا کادو را براش خریدم یه عطر خوشبو بود کیک هم همون روز گرفیتم منتها شیرینی سهیل تموم شده بود مجبوراً رفت همایون که توی چهار راه میکائیل هستش دو تا داشت که اینو انتخاب کردیم .هر چند هانی همش می گفت تولد تولدت مبارک فکر می کرد تولد خودشه همش شمع براش روشن کردم و اونم خاموش کرده .
اینو انتخاب کردم همینکه شکل قلب داشت و روش love نوشته بود و همین که قرمز بود و رنگ تیمش پرسیولیس.
غذاها را هم ساعت 8 تموم کردم
دیروز آپ کردم منتها نمی دونم چرا سایت نی نی وبلاگ هنگ می کرد بقیه عکسهت رو اگر مناسب بود می زارم برات فعلا