قطعی گاز و سرماش
گرما بخش خونه نیره و حسین، خوبی چکار می کنی عسلکم
دیروز بدلیل خرابی یه قسمتی از لوله های گاز ، گاز نداشتیم کلی دردسر و عذاب کشیدم ظاهراً از ساعت 3 بعدازظهر بعضی از جاها گاز قطع شده بود ولی برای ما ساعت 30/5 بود دقیقاً همون لحظه جناب آقا (گلاب به روتون ) پیپی داشت من که نمی دونستم گاز نداریم رفتیم دستشویی هر چقدر آب گرم رو باز می کردم گرم نمی شد اینقدر شعر خوندم تا تو رو با آب سرد شستم تو همش می گفتی مامان سرد سرد نمی تونستم کاری بکنم با هر مکافاتی بود شستمت بعد از چند دقیقه بابا زنگ زد گفت داره گاز قطع می شه غذا درست کن . بعد متوجه شدم که چرا آب گرم نبود .
فشار گاز خیلی پایین بود ولی با همون یه شام مختصر آماده کردم و بعد رفتیم خونه مادر جون اونها هنوز گاز داشتن تو رو اونجا گذاشتم و رفتم آرایشگاه ساعت 7 بود دوباره بابا تلفن کرد که چه خبر گفتم آرایشگام .گفت : همه مردم تو فکر گرم کردن خودشنون و دنبال نون تو رفتی آرایشگاه ؟ گفتم خب چکار کنم بعد رفتم نانوایی نون گرفتم و ساعت 8 رسیدیم خونه مادر جون که دیگه گاز هم قطع شد همونجا وایستادیم تا بابا اومد دنبالمون. خط های موبایل همه خراب شده بودن نمی شد جایی زنگ زد بابا وقتی اومد بخاری برقی با خودش آورده بود روشنش کردیم ولی خب باید پیشش مینشستی اگه دور می شدی ازش سرد می شد مگه تو رو می شد جلوش بنشونی با این همه ورج و ورجه .کلی لباس بهت پوشندم مبادا سرما بخوری تو هم گرمایی مگه می شد پتو گذاشت سرت همش کنار می زنی .خلاصه اون شب را با سرما گذشت ولی اینم بگم ساعت 3 بود که مثل اینکه با بلند گو اعلام کردن گاز وصل شده بابا شینده بود بعد صدام کرد که بخاری روشن کنیم .
کلام آخر
توخودت گرما هستی ، گرما میدهی به خونه ، به جون ، به روحمون هانی من