هانیهانی، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 16 روز سن داره
هامینهامین، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره

هانی و هامین گل پسرای مامان و بابا

مشکلات جدید

1391/8/9 8:47
نویسنده : مامان نیره
427 بازدید
اشتراک گذاری

عسکلم سلام ناراحتم از دستت چون پسر خیلی بدی شدی .

این مدت خیلی حرفهای بد می زنی سریع عکس العمل نشون می دی اگر بر خلاف میلت باشه سریع جبهه می گیری و می خوای دست دراز کنی که بزنی ولی وقتی با چشمان گرد  و ابروهای درهم من مواجه می شی عصبانییه بی شور می گی رد می شی بعد از اون چند روزیه که می گی آشغال .اصلا دوس ندارم از اون بچه بی ادبی باشی که خودم بارها بارها ایراد گرفتم ازشون ولی زمانی که من هستم  خودتو کنترل می کنی  فقط می گی بد . ولی اگر خاله یا عمه نیا باشند اصلا رعایت نمی کنی .

مشکل بزرگتر از اون اینکه هنوز موفق نشدم امتفکرز شیر بگیرمت و این باعث داره می شه بیشتر بهم وابسته بشی  تا وقتی از دانشگاه بیام دیگه  سراغ غذا نمی ری و سریع  شیر می خوایی .

بد تر از اون تنظیم خوابت بهم خوردهخواب بعداز ظهر ها که نیستم نمی خوابی تا ساعت 8 خوابت می گیریم منم که خسته و بی حال باید اینقدر باهات بازی کنم یا سرگرمت کنم حداقل تا ساعت نه و نیم  که اگر خوابیدی  یهو یکسره تا صبح بخوابی.خواب

این هفته خیلی سرم شلوغ بود همین روز جمعه عروسی دایی علی هستش فرشتهرفتم لباسموگرفتم خیاط خاک بر سر گند زده به لباسم برای خودش یه مدل دیگه پیاده کرده اینقدر عصبانی شدم عصبانیکه از روی  قصد و غرض با خودم هیچ کاری نکردم نه حموم کردم و نه ............... بماند دیشب تا ساعت 11 فقط فقط برای شما آقا هانی این مغازه و اون مغازه رفتیم یا بلوز خوب بود و شلوار بد یا برعکس تا اینکه از مغازه نی نی مون دیگه برات خریدیم فسقلی و ورجک بابا حسین می گفت اخه من برای خودم اینقدر وقت نمی زارم  که برای فسقلی ما اینقدر گشتیم.

انشاء اله با عکس های جدید میام

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان محمد و ساقی
27 مهر 91 14:11
مرسی عزیزم باید کم کم شروع کنم که از شیر بگیرمش
مامان اميرحسين
27 مهر 91 21:42
مرسی عزیزم


سپید مامان علی
29 مهر 91 15:02
مرسی عزیزم
مامان یاشار
1 آبان 91 10:35
مرسی عزیزم خیلی وقته پیدات نبود.خوبین ؟ یاشار گلمو ببوس
مزگان مامان درسا
3 آبان 91 11:40
مرسی عزیزم چقدر خوبه که با هم صحبت می کنیم می دونی یه جورایی اینقدر تخلیه می شم بعد دیگه ارومتر هستم نسبت به اون موضوع بهتر کنار میام من اینجوریم حالا دیگران نمی دونم
ياس
3 آبان 91 13:17
سلام نيره جونم.خوبي خانوم؟ ميبينم كه تو هم حسابي با هاني درگيري.درست مثل من كه اين روزا با پارسا درگيرم. خدا كنه بزرگتر كه بشن خوب شن
سمانه مامان پارسا جون
4 آبان 91 18:26
ما هم دوستتون داریم عیدشما هم مبارک